اشعارزیبا و عاشقانه فروغ فرخزاد شاعره بزرگ ایرانی


اشعار فروغ فرخزاد

اشعارزیبا و عاشقانه فروغ فرخزاد شاعره بزرگ ایرانی



شب چو ماه آسمان پر راز
گرد خود آهسته می پیچد حریر راز

اشعار فروغ فرخزاد

در شب کوچک من ، افسوس

باد با برگ درختان میعادی دارد

در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست

گوش کن

وزش ظلمت را می شنوی ؟

من غریبانه به این خوشبختی می نگرم

من به نومیدی خود معتادم


اشعار فروغ فرخزاد

او چو مرغی خسته از پرواز
می نشیند بر درخت خشک پندارم

اشعار فروغ فرخزاد

شاخه ها از شوق می لرزند
در رگ خاموششان آهسته می جوشد

اشعار فروغ فرخزاد

خون یادی دور
زندگی سر می شکد چون لاله ای وحشی

اشعار فروغ فرخزاد

از شکاف گور
از زمین دست نسیمی سرد

اشعار فروغ فرخزاد

برگ های خشک را با خشم می روبد
آه … بر دیوار سخت سینه ام گوئی

اشعار فروغ فرخزاد

ناشناسی مشت می کوبد
«باز کن در … اوست
باز کن در … اوست»

مجموعه اشعار فروغ فرخزاد درباره زندگی جملات فلسفی جملات کوتاه وزیبا از متن های کوتاه اشعار بلند اشعار ممنوعه درباره باران جملات آموزنده عکس نوشته های زیبا

اشعار فروغ فرخزاد

من به خود آهسته می گویم:
باز هم رؤیا

اشعار فروغ فرخزاد

آنهم اینسان تیره و درهم
باید از داروی تلخ خواب

اشعار فروغ فرخزاد

عاقبت بر زخم بیداری نهم مرهم
می فشارم پلک های خسته را بر هم

اشعار فروغ فرخزاد

لیک بر دیوار سخت سینه ام با خشم
ناشناسی مشت می کوبد

اشعار فروغ فرخزاد

می روم خسته و افسرده و زار

سوی منزلگه ویرانه خویش

به خدا می برم از شهر شما

دل شوریده و دیوانه خویش


اشعار فروغ فرخزاد

«باز کن در … اوست
باز کن در … اوست»

اشعار فروغ فرخزاد

آری آغاز دوست داشتن است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیاندیشم

که همین دوست داشتن زیباست